20 اردیبهشت 1403

باشگاه کشاورزان جوان

کانون روستازادگان سرزمین آفتاب

پیشینه تشکل های غیر دولتی(8)

1_1_3_1_مشارکت سنتی در شهرها

منابع و اسناد مربوط به زندگی شهری در ایران قبل از اسلام بسیار محدود است.اما اسنادتاریخی موجود نشان می دهند که در آن روزگار شهرهای بزرگی مانند هگمتانه،شوش،ایلام و سیلک وجود داشته و انسانهای زیادی در این شهر می زیسته اند.از میان شهرهایی که درباره آنها مدارک تاریخی نسبتا خوبی بدست آمده می توان به شهر بابل اشاره کرد.در مرکز این شهر معبد بزرگی قرار داشت که اداره امور آن بر عهده کاهنان بود.معابد در آن روزگار نقش مهمی در شهرها داشته و با دخالت در اداره امور شهرها به میزان زیادی سبب اتحاد و یکپارچگی مردم می شده اند.

اهمیت مراکز مذهبی در زندگی اجتماعی سبب شده بود تا مردم بازسازی و ساختن معابد را خود بر دوش گیرند.پس از حمله اسکندر مقدونی به ایران و برپایی سلطنت پادشاهی سلوکیان بخشی از آداب و سنن زندگی اجتماعی یونانی وارد جامعه ایران گردید به عنوان نمونه،مجلس سنا که شهر را اداره می کرد و درآن چند نفر بر پایه ثروت و دانایی انتخاب می شدند.

بیشتر پادشاهان سلوکی از دخالت مستقیم در امور داخلی شهرها پرهیز می نمودند و امور داخلی شهرها توسط شورای شهر اداره می شد شهروندان از آزادی عقیده برخوردار بودند و در شهرهایی که جمعیت آن ترکیبی از اقوام گوناگون بود هر گروه سنتها و آداب خود را به جای می آوردند.

در دوران پارتیان،حکام بر شهرها حکومت مستقیم داشتند و مردم این شهرها بیشتر با توسل و مراجعه به حکام اختلافاتشان را حل و فصل می نمودند.در دوران ساسانیان از خود مختاری شهرها و اداره مشارکتی شهرها اثری باقی نماند و اداره شهرها زیر فرمان و قدرت حکام قرار داشتند.پس از شکست ساسانیان در برابر سپاه اسلام،شیوه اداره امور شهرها دگرگونی های بسیار یافت و قوانین اسلامی وارد زندگی روزمره مردم گردید.در یان دوران عده ای از ماموران محلی و دولتی امور اجتماعی و اقتصادی و انتظامی شهرها را اداره می کردند و هریک از آنها وظایف،تکالیف و مسئولیت های ویژه خود را داشتند.در شهرها قدرت فائقه به دست والی،وزیر یا سلطان بود(چه در محل مسقر باشد چه نباشد)و جانشین و نماینده دائمی آنها داروغه بود که رد شهر بالاترین منصب را داشت.جدای از تشکیلات رسمی،تنها نهاد غیر رسمی که تا حدی ویژگی مردمی داشت و در اداره امور شهرها موثر بود،انجمن های صنفی بود،این انجمن ها از قزن سوم هجری قمری همراه با رونق تجارت و گسترش شهرنشینی به شکل مستقل سازمان یافتند.بازار به عنوان قطبی در تصمیم گیری های سیاسی و اداری نقشی بازی می کرد و به عنوان رقیب و گاه برای حاکمان شهرها و ولایات در پیاده کردن اهدافشان به شمار می آمد.

همچنین در تعدادی از شهرها،پهلوانان و عیاران محله تا حدی حامی مردم در برابر زورگویی حکام و داروغه هبودند.بنابراین با توجه به اطلاعات موجود می توان گفت که در روزگار گذشته،به استثنای دوران سلوکی که مردم شهرنشین می توانستند با انتخاب نمایندگان خود سهمی در اداره امور شهرها داشته باشند،در سایر دوران هیچگاه مردم نتوانستند در اداره امور شهرها دخالت نمایند.به عبارت دیگر در اکثر این دوران از مشارکت مردمی در اداره شهرها اثر چندانی مشاهده نمی گردد.

 

 

About Author