20 اردیبهشت 1403

باشگاه کشاورزان جوان

کانون روستازادگان سرزمین آفتاب

تمثیلات طبیعت و تربیت (آبیاری عمل با نیت)

آب شیرین و آب شور

با آب شیرین می شود کشت کرد،اما با آب شور نمی شود،آب شور،بعضی درخت ها را می خشکاند.کارهایی که انسان انجام می دهد همچون درختی است که می کارد و با نیاتش آن را آب می دهد.تا نیات خالص است این درخت ها خرم و با شکوهند؛اما وقتی که نیات دیگری پا در میان می نهند،مثل این است که آب شوری با آب شیرین مخلوط شده باشد.طبیعتا در چنین صورتی پژمردگی و خشکی درخت غیرقابل اجتناب است.

مصیبت ها،عامل رشد

تلمبه و آب

آب ها در زیر زمین است،شما برای استخراج آن آب ها ابتدا چاهی حفر می کنید؛بعد تلمبه ای می زنید و بعد هم لوله ای می کشید.تا تلمبه پمپی فشاری در بین نباشد استخراج ممکن نیست.

انسان منبع علم و فهم است،مصیبت ها پمپ و فشار تلمبه اند،هرچه تلمبه قوی تر باشد،مقدار آبی که بالا می آید بیشتر است،هرچه مصیبت ها بیشتر باشد،میزان خلاقیت ها هم بیشتر خواهد شد.

وابستگی،مانع نجات

چاه و طناب

قرآن را برای این آورده اند که ما را از رای خود نجات دهد و با متکی شدن به رای قرآن خود را رها کرده و از زندان رای خود بیرون بیاییم؛مثلا من توی چاهی هستم و برای این که مرا از این چاه بیرون بکشند طنابی بیاورند تا بیرون بیابم.رای من؛چاه و قرآن؛همان طناب است.من اگر بخواهم از این چاه خارج شوم باید دستم را به این طناب بگیرم تا خود را از چاه آزاد کنم و باید هیچ گیری به این چاه نداشته باشم تا بتوانند مرا بیرون بکشند.ولی اگر به رای خودم وابسته باشم در چاه رای و نظریات و افکار و تعصبات قومی و … خود می مانم.

مصیبت ها،عامل توجه به خدا

شخم زدن زمین و بذر پاشی

برای این که در زمین بپاشند،لازم است قبلا زمین را شخم و شیار بزنند تا آمادگی پذیرش تخم را پیدا کند و بدون این شخم زدن و ایجاد شیار،هرچه در زمین بذر بپاشند بی فایده است.مصیبت ها در زندگی مانند شخم زدن و شیار کردن در زمین است تا بذر توجه به خدا و تضرع به خدا و التجاء و هم چنین تخم معرفت در دل انسان کاشته شود.

حق گرایی،عامل ثبات انسان

خرمن و جدا کردن کاه از گندم

کشاورزان بعد از درو،گندم ها را به صورت خرمن جمع کرده و کاملا می کوبند.بعد از کوبیدن هنوز گندم ها با هم مخلوطند و جدا کردن این ها با دست ناممکن است؛لذا منتظر باد می شوند تا هنگام وزیدن باد آن ها را بر باد دهند.گندم ها به علت سنگینی سر جای قبلی خود بر می گردند و کاه ها به علت سبکی نصیب باد می شوند.

انسان ها محصول کشتزار خلقت هستند که درو شده اند و در خرمن جوامع،جمع آوری گردیده اند.پس ابتدا باید کوبیده شوند و این کوبیدن توسط مشکلات و مصائب محقق خواهد شد.و سپس بر باد داده می شوند تا سنگینی ها بمانند و سبک ها را باد ببرد.سنگینی همان با حق بودن است.اهل حق گرچه کوبیده می شوند و در مسیر بادهای شهوات و غضب ها قرار می گیرند،ولی چون سنگین هستند در موضع خود باقی می مانند.اهل باطل که سبک و پوچ اند،آن ها را می برد و آن ها در دست باد شیطان و شهوات اسیر می گردند.

ادامه دارد…

About Author