19 اردیبهشت 1403

باشگاه کشاورزان جوان

کانون روستازادگان سرزمین آفتاب

تعاونی های روستایی (3)

تعاونی ها و صنایع کوچک روستایی

توان ماندگاری هر کشوری در جهان پر تحول کنونی تابعی از میزان هوشیاری مردم آن کشور در بهره برداری بهینه از منابع موجود است که الزاما بر پایه برنامه ها و طرح های از پیش اندیشیده شده بنا می شود.

بنابراین،طرح ایجاد و گسترش صنعت در روستاها اگر بیش از پیش جدی گرفته شود و اگر با صبر و حوصله و با کار کارشناسی دقیق مورد پیگیری قرار گیرد،بی گمان می تواند زمینه ساز خروج بسیاری از نواحی روستایی از تنگناهای موجود باشد.

بنابراین با صنعتی کردن روستاها می توان به اهداف توسعه ای روستاها و خروج آنها از انزوای جغرافیایی دست یافت.

همچنین فعال نمودن بخش صنعت در نواحی روستایی می تواند موجب فعال نمودن بخش های کشاورزی و خدمات نیز بشود و اقتصاد روستایی را واجد قابلیت های تازه نماید.

در این راستا آنچه خود به خود موجبات بی توجهی و تلاش برای صنعتی کردن روستاها در کشور می شود،(کمبود اعتبار و یا عدم سرمایه گذاری) از سوی بخش دولتی و خصوصی در این بخش از اقتصاد روستا به دلایل ناشی از سیاست های اقتصادی_اجتماعی می باشد که این امر به مرور و با افزایش جمعیت در روستاها و کمبود اشتغال،سبب پدید آمدن فرایند فزاینده بیکاری،فقر و نابرابری در روستاها به واسطه کمبود زمین و پایین بودن بازده تولید و درآمد بخش کشاورزی می شود.

در این راستا روستاییان برای فرار از معضلات روستای خویش با مهاجرت و حرکت به سمت شهرهای بزرگ و کوچک در سطح ملی و منطقه ای زمینه ساز بسیاری از مسائل و نارسایی های جمعیتی،شغلی،اقتصادی و اجتماعی در بسیاری از فضاهای شهری کشور می شوند.

در این میان تکیه بر اندیشه مشارکت جمعی و فعالیت گروهی (همان کونه که در گذشته تاریخی روستاهای ما وجود داشته است) و تلفیق آن با دانش و تجربیات نوین علم اقتصاد به عنوان راهبردی کارگشا در جهت حل معضلات ناشی از بیکاری،فقر و توسعه نیافتگی در بین روستاییان برای تشکیل و گسترش انواع تعاونی های تولید،مصرف،کشاورزی و از جمله تعاونی های صنعت در جهت برخورداری از منافع آن و در نتیجه،دستیابی به سطوح عالیه پایداری (توسعه) در روستاها مطرح و جدی گرفته شود.

در واقع تعاونی ها جزو سازمان های سنتی می باشند که درآمد و سرمایه جمعیت فقیر نواحی روستایی را ارتقا می بخشند و موجب می شوند تا درآمد روستاییان افزایش یابد و حصول به امنیت غذایی و توسعه پایدار تسهیل گردد.

به لحاظ مطالعات تجربی و به طور مثال یک تعاونی موفق در میان روستاییان،تعاونی گامبیرا در هندوستان است به گونه ای که در کارکرد این تعاونی،پیشرفته ترین اصول دینامیک گروهی در راستای اهداف توسعه جمعی به طور موفق به کار گرفته شده و 291 کشاورز حاشیه ای خرده پا و بدون زمین عضو آن،در حال حاضر دارای منبع درآمدی مطمئن هستند و تمام آنان در بالای خط فقر قرار دارند.

همچنین کشاورزان و کارگران خرده پا و کم بضاعت در کشور بنگلادش که توان درآمدی و به طبع پس انداز چندانی نداشته اند که بتوانند آن را به تنهایی در اشتغال و دریافت وام از بانک ها سرمایه گذاری کنند،با یک مشارکت و همکاری گروهی،ضمن روی هم گذاشتن سرمایه های اندک و ناچیز خود و تشکیل تعاونی های اعتبار تحت عنوان (بانک گرامین) در سراسر این کشور توانسته اند بزرگ ترین صندوق اعتباری کشور را ایجاد کنند به طوری که این بانک از آغاز تاسیس در سا 1983 تا 2007، با 2247 شاخه در 72 هزار و 96 روستا فعال بوده است.همچنین تا 1998،بانک گرامین سهامی نزدیک به 260دمیلیون دلار و 2/3 میلیون تن عضو داشته و توانسته است دزر حدود 16 میلیون وام کوچک به فقرا پرداخت نماید که از این مقدار تنها نیم درصد از وام ها باز پرداخت نشده است.

به عبارت دیگر تعاونی ها با سهام اندک روستاییان می توانند راهگشای مشکلات نقدینگی خانوارهای روستایی و افزایش فعالیت های آنان در روستا گردند.همچنین تعاونی ها علاوه بر قطع نقش واسطه ها و دلالان در روستاها،کمک شایانی به روستاییان شاغل در بخش صنایع دستی،دامداری و یا کشاورزی می کنند.همچنین در بسترسازی برای رشد سریع اقتصادی،تعاونی ها از طریق تجمیع سرمایه های کوچک مردم و سرمایه گذاری در فعالیت های مختلف از جمله در تولید محصولات اساسی و راهبردی،تولیدات صادراتی صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی،نوسازی و توسعه باغ ها،صنایع مبتنی بر منابع،صنایع کوچک و متوسط،بانک ها و صنعت بیمه و همچنین از طریق تعامل فعال با بخش های دولتی و خصوصی،جلب مشارکت خارجی،سازمان دهی گروه های مردمی و فراهم کردن زمینه حضور فعال آن ها در روند خصوصی سازی و نیز از طریق افزایش بهره وری در فعالیت های خود می توانند در رشد و توسعه اقتصاد محلی تاثیرگذار باشند.

ادامه دارد…

تعاونی های روستایی (4)

About Author