13 آذر 1403

باشگاه کشاورزان جوان

کانون روستازادگان سرزمین آفتاب

آثار و برکات کار تشکیلاتی

صاحبان اندیشه و هنر متعهد را دور هم جمع کنید

هر آنچه که یک جمع متعهد صاحب اندیشه و هنر را دور هم جمع کند و بتواند مثل نخ تسبیح اینها را مجتمع نماید،یکی از بزرگترین رحمتها و نعمتهای الهی است.

یک کار تشکیلاتی،یک کار جمعی خصوصیتش این است که فرد باید خودش را در جمع حل کند،گم کند؛که این گم کردن،عین بازیافتن به نحو درست است.

چیزی کم نمی شود از آدمها،چیزها افزوده می شود.من مثال می زنم به این لیوان آبی که توی آن یک حبه قند یک چیز مشخصی است،به قدر خودش همه چیزهایی که توی قند هست،در این است.وقتی در لیوان آب انداختی،تمام است؛یعنی یک دانه از این ذرات ریزی که زیر دندان می آمد و صدا می کرد و خودش را نشان می داد که هان!منم؛یک دانه از اینها باقی نمی ماند،تمام حل می شود در آب.

در آنجایی که قبل از آن،یا بعد ازآن،ده حبه قند دیگر حل شده،اما به نظر شما از این حبه قند یک ذره اش،یک سر سوزنش از بین رفت؟

هیچ چیز از آن از بین نرفت.این قند یک ذره کم نشد،بلکه یک خورده به آن زیاد شد.زیرا آن مقدار شیرینی که در این قند بود آمیخته شد با شیرینی های دیگر که در قند های دیگر بود و در تمام اعضای این آب حل شد،سرایت پیدا کرد،چیزی هم از آن کم نشد؛اما آن تشخص خودش را از دست داده؛آن فردیت خودش را از دست داده؛یک تشکیلات باید اینجور باشد.شکل کامل یک تشکیلات درست،این جوری است که باید فرد در جمع حل بشود.

این شکل درست تشکیلات است،البته کاری است در اصل آسان،اصلا انسان اینجوری است،اما در تجربه و عمل ما که پنجاه سال در اختناق رضا خانی و محمد رضا خانی گذراندیم و اگر خود ماهم این پنجاه سال را با وجودمان لمس نکردیم،اما فرهنگش برای ما به ارث مانده است.ما بر اثر این تجربه طولانی حکومت مطلقه در ایران،در این پنجاه سال اخیر و البته در قبل از آن در 2500 سال اخیر،محکوم به نوعی فردگرایی شدیم؛البته شرقی ها کلا فرد گرایند،از قدیم تاریخ شرق،یک تاریخ فردگرایی است؛هنر شرق،موسیقی شرق،آهنگ شرق،ورزش شرق،آهنگ دسته جمعی آن طرف ها است؛اینجا نیست،ورزش دسته جمعی آن جاها است،اینجا ورزشش کشتی است؛مثلا آنجا ورزشش والیبال است؛فوتبال است.در هنرهای گذشته،موسیقی،آن آهنگ های دسته جمعی و یک ارکستر با همه انواع و اقسام و یک آواز برآمده از چندین حنجره و یا چندین دست،این در هنر شرق نیست.اینها اگر هست،خیلی کم یاب است. به هر حال شرقی ها یک نوع فردگرایی در تاریخ شان است.اسلام البته درست؛نقطه مقابل این عمل کرده است.اسلام همه چیز را جمعی دارد،حتی عبادت؛ می دانید عبادت یعنی شخصی ترین کار آدم،کار آدم با خدا که هیچ ارتباط به کارهای معمولی و دنیوی و همکاری و تعاون ندارد دیگر،رابطه ای ست بین انسان و خدا_آن عبادت نوعی نیایش و تقدیس را می گوییم،نه مفهوم عام عبادت،همین عبادتی که در ذهن مردم هم بیشتر است_این یک رابطه انسان است با خدا.همین را اسلام می گوید دسته جمعی انجام بدهید؛نماز جماعت،حج و…به هرحال ما از این روح جمعی اسلام دور ماندیم.

یک تشکیلات واحد،اولین و واضح ترین معنایش این است که افرادی در این تشکیلات کار می کنند،اینها به دنبال یک جهت واحدی،به دنبال گمشده ی واحدی می گردند،آنهم با همکاری و همراهی و همگامی با یکدیگر.پس اخلاق تشکیلاتی،یعنی اخلاق اسلامی؛اخلاق تشکیلاتی،یعنی اخلاق اسلامی منظم،یعنی چگونگی برخورد دو برادر.دو همفکر،دو هم آهنگ،دو هم جهت.اگر دو نفر از دو طرف که با هم صد و هشتاد درجه اختلاف جهت دارند،می آیند به طرف هم،این یک جور برخورد است،این برخورد اصطکاک است.اگر کسانی با هم به یک جهت حرکت می کنند،این نوع دیگر این برخورد است؛برخورد همکاری،همگامی،و همراهی است.

تشکل می تواند دانشجو را از گرداب نجات دهد

تشکل های دانشجویی فرصتی برای دانشجو ایجاد می کند برای کار دسته جمعی.و من به کار دسته جمعی اعتقاد دارم و این را یک نیاز دانشجو میدانم؛کسب مهارت های گوناگون؛مهارتهای سیاسی،اجتماعی.و توجه دارید شما جوانان عزیز؛چه برادرها،چه خواهرها،که دانشجو محاط به انواع خدعه ها و گردابهای گوناگون است؛محاط به انواع خطرهاست.در کشور ما لااقل اینجور است.یکی از اهداف توطئه های استکباری در کشور ما،بلاشک دانشجوها هستند.علتش هم معلوم است؛در کشور ما نسبت جوان،نسبت بسیار بالایی است،نسبت دانشجو هم نسبت بالائی است و دانشجو نقش آفرین است؛هم در زمینه های علمی ، هم در زمینه های سیاسی.آن کسانی که برای این کشور و برای این کشور و برای این ملت خوابهائی دیده اند،ناچارند روی دانشجوی ایرانی سرمایه گذاری کنند؛از جاذبه های غریزی گرفته تا فریبهای سیاسی،تا دکان داری هایبظاهر معنوی عرفانهای ساختگی_که انواع و اقسام این چیزها وجود دارد_تشکل ها می توانند مصونیت بخش باشند؛می توانند دانشجو را از افتادن در گردابهای مختلف و منجلابهای مختلف نجات بدهند و حفظ کنند. این نقشی است که تشکل ها می توانند ایفاء کنند.

از تجربه و ایده های دیگران استفاده کنید

باید از تجربه و علم و تخصص دیگران استفاده کرد؛ما راه یادگیری را به روی خودمان نمی بندیم.در شرق و غرب عالم،هرجا علم و تجربه ای هست،ما می رویم تا آن را در خدمت خودمان در بیاوریم.این،اسلامی و دستور اسلام است و هیچ مخالفتی با آن نیست؛لیکن بار بردوش شماست.این ،حرف امروز ماست.

هر تشکلی برای روحانیون،چیز خوبی است.روحانیون بایتی دور هم باشند،همفکری کنند،اشتباهات یکدیگر را رفع کنند،کارهای یکدیگر را کامل کنند.ما مجموعه یی هستیم که کارهای همسانی در رابطه ی با مردم داریم.ممکن است همه،ظرفیت لازم را به قدر کافی نداشته باشیم؛اما از تجربیات و از حرفهای یکدیگر استفاده کنیم.به نظر ما،این کار بسیار خوبی است؛و این در تشکل های روحانی انجام می گیرد.

About Author