1 اردیبهشت 1403

باشگاه کشاورزان جوان

کانون روستازادگان سرزمین آفتاب

نقش امید و اعتماد به نفس

درخت

درختی را اگر آب ندهند،برگ هایش می افتد و افسرده می شود.وقتی به آن آب دادند،برگ هایش راست می ایستد.انسان نا امید مانند یک درخت پژمرده است؛اما وقتی که امیدوار می شود مانند درختی است که تازه آن را آب داده اند و سرشار از نشاط می شود.فرد وقتی احساس کرد که توان کار و زندگی و برخورد با مشکلات را دارد جرات پیدا می کند که به سراغ مشکلات برود.انسان گاهی از شنیدن مشکلات سرش به درد می آید و گاهی آن چنان مشتاق رویارویی با مشکلات است که دلش می خواهد به او بگویند بیا و این مشکل را حل کن.گاهی انسان از حل مشکلات خودش عاجز است؛ولسی گاهی اوقات علاوه بر این که مشکل خودش را حل کرده است،دستش برای حل مشکل دیگران نیز باز است و می خواهد که یک نفر به او بگوید مشکل مرا حل کن.آدم هایی که مشکل دیگران را حل می کنند،کمتر گرفتار اعتیاد و این گونه مسائل می شوند.بچه را نیز باید به نوعی تربیت کرد که وقتی بزرگ شد نه تنها بتواند مشکل خودش را حل نماید بلکه یک مقداری وقت را هم برای حل مشکل دیگران صرف کند.

شکوفا شدن استعدادهای درونی کودک 

دانه گندم

دانه گندم را اگر در گلدان بکارید،بعد از مدتی سبز می شود،این سبز شدنش دلیل بر این است که یک موجود زنده در درونش بوده است.ممکن است یک ماه،دو ماه،ده ماه،یک سال،دو سال هم یک جا که آن را گذاشته اید بی حرکت بماند؛اما این دلیل نیست که یک موجود زنده ای درونش نباشد.انسان هم در وجودش یک چنین جوانه حیاتی وجود دارد که اگر محیط مساعد پیدا کند رشد می کند و بالغ می شود و مربی انسان قرار می گیرد.اگر محیط مناسب نبود رشد آن متوقف می شود.یعنی همان طور که بدن بچه تان برای این که رشد کند،یا وزن زیاد کند،غذای مناسب لازم دارد؛هم چنین ورزش،هوا و داروهایی لازم دارد تا وقتی که میکروبی به او حمله می کند و مریض می شود از آن داروها مصرف می کند یا بهداشت او را رعایت می کنید،حالت درونی هم بهداشت دارد.غذایی و مسکنی می خواهد؛همه چیز لازم دارد.آن جوانه حیاتی که در وجود انسان است،بعضی چیزها برایش بد است و بعضی چیزها برایش خوب است؛درست همان طوری که بعضی چیزها برای بدن بچه بد،و بعضی چیزها خوب است.دروغ،یک نوع سمی است که برای آن بد است؛یعنی اگر کسی دروغ بگوید این مثل بچه ای است که آبی کثیف مصرف کرده و اسهال می گیرد و ضعیف و نحیف می شود.یا اگر غذای مسموم خورده باشد و یا نفت سر کشیده باشد مسموم می شود.

برای تربیت درونی انسان هم،چیزهایی و حرف هایی که انسان می زند حکم همان غذای فاسد یا نفت خوردن بچه،یا مصرف کردن چیز آلوده به میکروب را دارد.

آثار غفلت از خدا

زمین

انسان مثل این زمین است.زمین منهای نور خورشید تاریک است؛از خودش نوری ندارد؛سرد است،وحیاتی هم ندارد.هر جای زمین که نور نیست حیات نیست.به قطب شمال و قطب جنوب نور خورشید کم می تابد؛بنابراین آثار حیاتی است که در زمین است،و آثار حیات زمین از نور خورشید است.خوبی های انسان از آثار توجه به خداست.انسان هنگامی که به یاد خدا می افتد،احسان می کند،چون به یاد خدا می افتد،انصاف می دهد؛خدمت می کند.و هر جا که در زمین حیات نیست در اثر این است که تابش آفتاب نیست.انسان هم در هر زمانی که از خدا غافل شود انصاف از یاد او می رود و هوای نفس بر او غالب می شود،شهوت،غضب،فسادها که از انسان سر می زند در نتیجه غفلت از خداست.پس اگر از انسان نیکویی سر زد باید بداند که این خوبی از خود او نیست،بلکه بازتاب تشعشع نور الهی بر قلب است.روشنی انصاف،خیر،خدمت و هر چه از انسان سر بزند مبداش خداست نه انسان.

قرآن می فرماید:

هر خوبی که از تو سر می زند از خداست:(ما اصابک من حسنه فمن الله)هر کار خیری که می کنی خدا مالک و صاحب آن است غافل و عامل آن است و مربوط به خدا می شود:(و ما اصابک من سیه فمن نفسک)هر بدی  که از تو سر می زند،از خود توست.زمین اگر تاریک می شود از خود است؛اگر روشن می شود از خورشید است.ظلمت ها از سایه زمین است و نور از خورشید است.قساوت ها،سیاه دلی ها از نفس انسان است و خوبی ها از خداست.

About Author